شاید می‏خواهی بیدار شوی!

پای‏هایت کرخت شده. بغلت درد گرفته. دست‏هایت را از شدتِ خواب‏رفته‏گی تکان داده نمی‏توانی. چه‌گونه تکان‏شان دهی که درد می‏کند. هشت‏ساعت تمام در همان پهلو خوابیده‏ای و تکان نخورده‏ای. عادت کرده‏ای به این‏طور خوابیدن. می‏ترسی تکان بخوری و با لحاف تماس پیدا کنی. لحاف سرد است. سردتر از آن‌چه که تصور کنی. سردی لحاف تنت … ادامه خواندن شاید می‏خواهی بیدار شوی!